چرا رئیس‌جمهور در این روزهای حساس برای خود و دولتش، همچون دانش‌آموزی که کارنامه‌ای تجدیدی در دست دارد از ارائه کارنامه‌ی خود به مردم طفره می‌رود .

به گزارش مشرق، نزدیک به سه سال است که از دوره ریاست جمهوری حسن روحانی می‌گذرد و کمتر از یک سال به پایان کار دولت باقی‌مانده است؛ سال‌های پایانی هر دولتی را می‌توان سال ارائه گزارش کارکرد و دستاوردهای دولت نامید، سالی برای بهره‌برداری از نتایج فعالیت‌های دولت و ارائه آن به مردم تا از آن به‌عنوان تبلیغاتی زودرس جهت پیروزی در دوره‌ی بعدی انتخابات استفاده کنند .
 
روحانی می‌تواند با ارائه کارنامه‌ای مطلوب از فعالیت‌های دولت خود به مردم قبولی خود را در امتحان 29 اردیبهشت‌ماه 96 تضمین کند اما چرا رئیس‌جمهور در این روزهای حساس برای خود و دولتش، همچون دانش‌آموزی که کارنامه‌ای تجدیدی در دست دارد از ارائه کارنامه‌ی خود به مردم طفره می‌رود و همچون روزهای پیش از پیروزی در انتخابات به حربه‌ی شعارو فرافکنی روی آورده‌ است.
 
دلیل این امر چیزی نیست جز ترس از مردود شدن در 29 اردیبهشت‌ماه.
 
اما آیا نیاز این روزهای کشور شعار است یا عمل؟ آن‌هم در سالی که از سوی مقام معظم رهبری بر لزوم «اقدام و عمل» تأکید بسیار شده است.
 
روحانی در زمان انتخابات گفته بود « شعار من نجات اقتصاد ایران است و اساس سیاست من بالا بردن ثروت ملی و رونق تولید و اشتغال و بهبود فضای کسب‌وکار و توزیع عادلانه ثروت است» اما آمارها و گزارش‌ها در این سه‌ساله نشان داده که نه‌تنها رونق تولید اتفاق نیفتاده بلکه بسیاری از کارخانه‌ها و مراکز تولیدی ایرانی رو به تعطیلی کامل رفته‌اند و تعطیلی واحدهای تولیدی نتیجه‌ای جز افزایش بیکاری و افزایش بی‌کاری نیز حاصلی جز افزایش ضریب جینی نداشته که ثمره‌ای این اتفاق چیزی جز افزایش فاصله طبقاتی برای مردم نبوده است. طبق آمار بانک جهانی در سال 2014، ایران در بین 189 کشور جهان ازلحاظ فضای مطلوب کسب‌وکار و سهولت کاریابی نسبت به سال قبل 7 پله سقوط داشته و در رتبه‌ی 152 قرارگرفته و در بین 15 کشور خاورمیانه در رتبه 13 قرارگرفته است و همچنین ضریب جینی در سال 93 از 0.3650 به عدد 0.3788 افزایش‌یافته است.
 
حسن روحانی پس از پیروزی در انتخابات و عدم توانایی در عمل به وعده حل مشکلات اقتصادی در 100 روز، تمام این مشکلات را به وجود تحریم‌ها گره زد و لزوم مذاکره برای رفع تحریم‌ها جهت گشایش در مشکلات اقتصادی کشور را واجب دانست، ریاست محترم جمهوری حتی در مقطعی گفتند: «باید تحریم‌ها رفع شود تا مشکل آبِ خوردن مردم حل شود»
 
مذاکرات انجام شد، توافق صورت گرفت، برجام امضا شد و از سوی ایران پیش‌دستانه اجرا گردید، اما نه طرف غربی و امریکا به تعهدات خود عمل کردند و نه تمام تحریم‌ها آن‌گونه که مقام معظم رهبری خواسته بودند یک‌شبه لغو شد. دولت تدبیر و امید که امید بر گشایش‌های برجامی بسته بود حال دستش از بهانه خالی مانده و خود نیز بر این مسئله که برجام معجزه نمی‌کند و طرف غربی بدعهدی کرده صحه می‌گذارد.
 
حال رئیس دولتی که نه دستاورد اقتصادی داشته و همچنین درگیر فساد اقتصادی مدیران خود هم شده و بزرگ‌ترین نقطه قوتی که برای خود متصور می‌شد یعنی سیاست خارجه و به ثمر رساندن مذاکرات برای رفع تحریم‌ها و تعامل با غرب به بن‌بست رسیده و با انتخاب ترامپ به‌عنوان ریاست‌جمهور امریکا و همچنین با تمدید داماتواز سوی سنا خورشید تابان برجام را نیز ازدست‌داده ، جهت پوشاندن شکستهای خود و ناکارآمدی دولت در اداره کشور به خطابه درمانی روی آورده است تا بلکه بتواند از این طریق و دادن چندین باره وعده ها و خطابه های سیاسی ذهن مردم و فضای عمومی جامعه را از شکستهای دولت در عرصه های اقتصادی و سیاست خارجی منحرف کرده و به افکار عمومی و رسانه ای کشور این پیام را بدهد که عدم موفقیت دولت دلیل های خارج از توان و اراده دولت داشته و دستهایی در داخل و خارج در کار بوده تا نگذارند فعالیت‌های دولت ثمر بدهد.
 
روحانی در مراسم 16 آذر امسال در توجیه خود و برای فرار از بار مسئولیت شکست برجام پس از سخنان مقام معظم رهبری در مورد عجله در انجام و به ثمر رساندن مذاکرات هسته‌ای گفت: «ما هیچ قدمی در مسئله برجام برنداشتیم مگر آن‌که با مقام معظم رهبری مشورت کردیم ... من این‌ها را میگویم برای آن‌که شما مطلع باشید از تاریخ کشور و روند کار البته یک روزی همه‌ی این‌ها به‌طور طبیعی در زمان خودش منتشر خواهد شد.» این سخنان در حالی مطرح می‌شود که مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان بسیج سراسر کشور گفته بودند: «ما البته در جزییات این مذاکرات مداخله نمی‌کنیم، یک خطوط قرمزی وجود دارد که موظف‌اند این حدود را رعایت کنند.» خطوط قرمزی که به گفته‌ی عراقچی رعایت نشد: «بعضی از خطوط قرمزی که برای تیم مذاکره‌کننده ترسیم‌شده بود، درصحنه مذاکره قابل محقق شدن نبود.».
 
آقای روحانی تاریخ کاملاً مشخص است و نیازی به انتظار برای انتشار جزئیات این مذاکرات در آینده نیست، سیاست‌های کلی و خطوط قرمزی که از سوی مقام معظم رهبری به دولت‌مردان برای مذاکرات ابلاغ شد و در تریبون‌های رسمی و رسانه ملی نیز منتشر گردید کاملاً واضح و صریح بود، از حمایتِ دولت جمهوری اسلامی در روند مذاکرات تا انذار به‌دقت در مذاکره برای احقاق حقوق حقه‌ی ملت ایران و خوش‌بین نبودن به مذاکرات با امریکا.
 
حال دولتی که «تدبیرهایش» نتیجه نداده روی به حاشیه‌سازی سیاسی برای عوام‌فریبی آورده تا بتواند از این طریق برای 4سال دیگر مستأجر پاستور بماند و از قبول شکست و اشتباه در مذاکرات و برجام شانه خالی کند. دولت در حالی سیاست‌بازی می‌کند که نیاز امروز کشور نه «وعده‌های انتخاباتی تاریخ گذشته»و نه «خطابه‌های سیاسی» است، بلکه نیاز اصلی کشور قبول شکست‌ها و کاستی‌ها و توجه به اقتصاد و معیشت مردمی است که نباید همانند چرخ سانتریفیوژها ، چرخ زندگی‌شان متوقف شود.*
 
نویسنده:

مسعود امیری کلیائی:  کارشناس مسائل سیاسی

پایگاه برهان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس